خودت نیستی ولی عطر تو جا مونده
میاد بارون و دلگیره برام این شهر وامونده
خودمونی بگم با من بدجوری تا کردی
میخواستم که بشم بارون رو گونت، تو چترتو
واکردی
با من چی کار کردی ، میشه که برگردی
اینجایی هنوزم پیشم ولی از من دوری
من راضی ام حتی به همین دوست داشتن زوری
میخوام که برم اما قلبم پیش توگیره
میشه که بسازیم از اول بهم نگو دیره
دست تو رو دستگیره و چشمای من رو ساعته
هرچی که بود دیگه گذشت اما دلم بی طاقته
مگه میشه تواین روزای بارونی تورو یادم بره
مگه میشه نباشی خاطرت از یاد این آدم بره
اینجایی هنوزم پیشم ولی از من دوری
من راضی ام حتی به همین دوست داشتن زوری
میخوام که برم اما قلبم پیش توگیره
میشه که بسازیماز اول بهم نگو دیره
نام: مجید جمشیدی
۱۴۰۲-۰۲-۳۰ ۲۰:۲۱:۴۶
پیام: واقعا زیبا بود . ممنون